سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه دانشی را پنهان کند، گویی نادان است . [امام علی علیه السلام]

شیمی

 
 
تاریخچه الکتریسیته(دوشنبه 87 بهمن 21 ساعت 1:8 عصر )
تاریخچه الکتریسیته



 

داستان الکتریسیته 2500 سال پیش در نزدیکی ساحل غربی سرزمینی که ترکیه امروزی نامیده می‌شود آغاز شد در آن سرزمین شهری بنام ماگنزیا که مردم آن به زبان یونانی حرف می‌زدند وجود داشت. روزی چوبدستی پسرک چوپانی به سنگی خورد و به آن چسبید.

پسرک از خود پرسید: آیا روی سنگ چیز چسبناکی وجود دارد.

تالس اسم این سنگ را ماگنیگ نامید. تالس به آزمایش دیگری نیز پرداخت. او جسم شیشه مانندی به رنگ طلایی را نیز آزمایش کردکه ما آن‌ را کهربا می‌نامیم و در زبان یونانی الکترون نامیده می‌شود.

کهربا آهن را نمی‌ربود ولی وقتی با دست مالش‌دار می‌شد چیزهای سبک مانند تکه‌های کرک، نخ، پر و تراشه‌های کوچک چوب را می‌ربود.

کهربا ویلیام گیلبرت پزشک و فیزیکدان انگلیسی که پژوهشهایی درباره مغناطیس کرده بود را به این فکر فرو برد که آیا سنگهای قیمتی هم وقتی مالش‌دار می‌شوند همان خاصیت را می‌بایند

او بعد از آزمایش با الماس، یاقوت کبود و000  همه خبرهایی را که بعد از مالش خاصیت ربایش پیدا میکنند را الکتریک نامید

گریکه نیز مقداری گوگرد گداخته را درون شیشه‌ای قرار داد. بعد یک میله چوبی در داخل آن قرار داد، آنگاه گوی گوگردی را روی پایه چوبی که با یک دست میچرخانید و دست دیگرش را روی آن می‌گذاشت بحرکت در آورد تا به کمک مالش الکتریسیته در گوی پر شود.

 

در حدود سال 1650 میلادی پژوهشگر انگلیسی بنام والتر‌چارلتون این نیروی جاذبه را الکتریسیته نامید.

اتوفون گریکه کهربا را با تمام شدتی که می‌توانست با پارچه مالش داد، آنگاه وقتی به کهربا دست زد صدای شکسته شدن به گوش می‌رسید.

 

بعد از او استون گری از خود شیشه گوگرد استفاده کرد و آنرا به عنوان الکتریک استفاده کرد. در سال 1731 میلادی گری با چند تکه فلز و چند تکه صمغ که مایع چسبناکی است و ماده‌ای شبیه کهربا و نارساناست استفاده کرد.

 

 

فرانسوا دوفه در سال 1734 دو نوع الکتریسیته شیشه‌ای و رزین را مصرف نمود

تا سال 1750 ماشینهای الکتریکی بسیار نیرومند‌تری وارد بازار کار شد

در سال 1746 میلادی پیتر‌فان استاد فیزیک لیدن کشف تصادفی و تقریبی کشنده‌ای را در یک نام که با این جمله آغاز می‌شد گزارش داد.


 

پیتر فان ظاهرا سعی کرد الکتریسیته را داخل یک بطری بدام اندازد او یک سیم برنجی را که از یک لوله تفنگ باردار به داخل یک بطری پر از آب برده می‌شد آماده ساخت در هنگامی که شاگرد او سیم برنجی را با دست خود لمس می‌کرد شوک بسیار شدیدی به او دست می‌داد.

پیتر فان نادانسته کشف کرد که بار را می‌توان در یک جسم جامد که به طور مناسبی ساخته شده است ذخیره کرد امروز اسبابهای مانند بطری لیدن را که توانایی ذخیره کردن بار الکتریکی دارند خازن می‌نامند.

 

بطری لیدن توجه فرانکلین را بخود معطوف نمود.آنگاه فکر فرانکلین با توجه به توجیه بارهای مثبت و منفی به یک اندیشه درست هدایت شد:

بارهای الکتریکی نه خلق می‌شوند و نه از بین می‌روند.

 

 

 

اجسام بر اثر آرایش بارهای الکتریکی که قبلا در آنها موجود است بار مثبت یا منفی پیدا میکنند. این اصل، اصل پایستگی بار نامیده می‌شود.

در سال 1800 میلادی ولتا راه بهتری برای تولید جریانهای الکتریکی پیدا کرد. او در انجمن سلطنتی انگلستان گزارش داد: آری، دستگاهی که من از آن حرف می‌زنم بی‌شک شما را متحیر خواهد ساخت.

او صفحات نقره را با صفحات روی با یک ترتیب که تعدادی رسانای خوب با جنسهای متفاوت بودند و بین لایه‌های آن آب یا آب نمک قرار داشت بر روی هم چید. ولت نشان داد که یک سر این مجموعه با پایانه بار مثبت و سر دیگر بار منفی است سپس سیمهای مدار خود را به قرصهای اول و آخر دستگاه خود که آن را باطری می‌نامید متصل کرد از سیم‌ها الکتریسیته‌ای بدست می‌آمد که همان آثار الکتریسیته حاصل از مالش دادن کهربا یا تخلیه بطری لیدن بود

 

 

اینک بعد از ده‌ها سال نه تنها باطریهای شیمیایی و حتی اتمی وارد بازار کارشده است بلکه الکتریسیته چاره ساز لحظه‌های زندگی انسان وصنعت امروزی است.

 

 

 

اندیشدن و عمل کردن تا مرز بی نهایت‌ها

 

خلقت رایانه‌های غول پیکر تا میکرواینچ و صنعت هواپیما‌سازی حمل و نقل و حرکت ماهواره‌ها، شاتلها، ترنها و میلونها دستگاهای صوتی و تصویری، حتی صنعت نوین علوم پزشکی از دستگاههای سی‌تی‌اسکن‌ ام آر آی ونیروگاهها و 000 فقط پنداریست کوچک از آنچه که هست و باید باشد و شاید خواهد بود.

 



 
تاریخچه گرما(دوشنبه 87 بهمن 21 ساعت 1:6 عصر )
 (تاریخچه گرما)

یونانیان باستان بر این باور بوده‌اند که جهان از چهار عنصر آب، خاک، هوا و آتش ساخته شده است. بنابراین آنها گرما را یکی از عناصر چهارگانة جهان می‌دانستند. این نظریه سپس در اروپا مورد قبول دانشمندان و حمایت کلیسا قرار گرفت.

 

برای نخستین بار مطالعات مربوط به پدیده حرارت توسط مرد غارنشین ما قبل تاریخ صورت گرفت آنهم بعد از یادگیری افروختن اتش برای گرم شدن،

 

 

در هنگامی که آفتاب گرمای کافی برایش فراهم نمی‌ساخت. همکار نزدیکش، زن غارنشین ما قبل تاریخ، کشف مهم دیگری نیز کرد که خوراکی‌های گوناگونی که مدتی بر روی شعله آتش یا در آب جوش نگاه‌ داشته می‌شوند، خوشمزه‌تر و برای هضم آماده‌ترند.

 مفاهیم داغ و سرد برای انسان ذاتی است دمای محیط مجاور را میلیون‌ها عصبی که به سطح پوست می‌رسند به مغز خبر می‌دهند. اما پاسخ فیزیولوژیکی به دما اغلب گمراه کننده است و کسی که چشمش بسته است ممکن است نتواند بگوید که آیا دستش به وسیله یک اتوی بسیار داغ سوخته یا به وسیله یک یخ خشک یخ کرده است. در هر دو حالت احساسی خاص  پدید آمده است زیرا هر دو عیناً پاسخ فیزیولوژیکی به آسیبی هستند که به نسج رسیده است.

 

  دماسنج‌ها:

نخستین وسیله واقعی علمی را برای اندازه‌گیری  (درجه حرارت) در سال 1592 گالیله اختراع کرد وی برای این منظور یک بطری شیشه‌ای گردن باریک انتخاب کرده بود. بطری با آب رنگین تا نیمه پر شده و وارونه در یک ظرف محتوی آب رنگینی قرار گرفته بود. با تغییر دما هوای محتوی  بطری منبسط یا منقبض می‌شد و ستون آب در گردن بطری بالا یا پایین می‌رفت. وسیله گالیله مقیاسی واقعی برای سنجش دما نبود به طوری که وسیله وی بیشتر جنبه دما نما داشت. تا جنبه دماسنج در سال 1631ری تغییراتی را در دمانگار گالیله پیشنهاد کرد. پیشنهاد وی همان بطری وارونه گالیله بود که در آن فقط سرد و گرم شدن از روی انقباض و انبساط آب ثبت می‌شد.

 

 

در سال 1635 دوک فردینالند توسکانی، که به علوم علاقه‌مند بود دماسنجی ساخت که در آن از الکل (که در دمایی خیلی پایین‌تر از دمای آب یخ می‌بندد.) استفاده کرد. و سر لوله را چنان محکم بست که الکل نتواند تبخیر شود.سرانجام در سال 1640 دانشمندان آکادمی لینچی در ایتالیا نمونه‌ای از دماسنج‌های جدیدی را ساختند که در آن جیوه به کار برده و هوا را دست کم تا حدودی از قسمت بالای لوله بسته خارج کرده بودند. توجه به این نکته جالب است که در حدود نیم قرن طول کشید تا دماسنج کاملاً تکامل یافت.

 

 

به دنبال کشف دماسنج گابریل دانیل فارنهایت دانشمند هلندی در قرن هفدهم نوعی دماسنج گازی و الکلی ساخت که با دقت اندازه‌گیری بیشتری می‌تواند دمای هوا را اندازه‌گیری کند. او به سال 1714 میلادی دماسنج جیوه‌ای را طراحی و با ضریب دقت بالایی با شیوه‌ای خاص درجه‌بندی نمود. فارنهایت نتایج تحقیقات خود را در سال 1724 میلادی منتشر ساخت.

آندرس سیلیسیوس دانشمند سوئدی به سال 1723 دماسنج جیوه‌ای را به صد قسمت مساوی تقسیم‌بندی نمود. اندازه‌گیری دمای هوا به روش سانتیگراد،   (سیلیسیوس) به نام پرافتخار ایشان ثبت شده است.

 

ژول دانشمند انگلیسی با اعتقاد به این که گرما نوعی انرژی است آزمایش‌های فراوانی در این راستا به انجام رسانید. او با اندازه‌گیری اختلاف دمای آب در بالا و پایین یک آبشار صد و ده متری روی تبدیل انرژی پتانسیل آب به گرما بررسی‌های فراوانی به انجام رسانید. پس از انجام این بررسی‌ها او به این نتیجه رسید که مقدار انرژی در جهان ثابت است فقط می‌تواند از صورتی به صورت دیگر تبدیل شود. پس اجسام می‌توانند در حالت تعادل گرمایی وجود داشته باشند. ژول در سال 1843 اظهار داشت که هرگاه مقدار معینی از انرژی مکانیکی به نظر ناپدید آید، همراه آن مقدار معینی گرما ظاهر شده است و این دلالت بر پایستگی چیزی دارد که امروزه آن را انرژی می‌نامیم. ژول می‌گوید که او خشنود است از اینکه عوامل بزرگ طبیعت به فرمان خالق فناناپذیر هستند و اینکه هرگاه (انرژی) مکانیکی صرف شود هم ارز گرمایی دقیقی از آن به دست می‌آید.

 

این گفته را ژول با کار خود در آزمایشگاه به دست آورده بود او اساساً مرد عمل بود و وقتی اندک برای تفکرات فلسفی درباره‌ یافته‌های خود داشت. در حالی که دیگران بر مبنای استدلالهای ذهنی به همان نتیجه رسیده بودند که مقدار کل انرژی در جهان ثابت است.

اینک پس از سالها گذر از نظریات ارزشمند دانشمندان انسان توانسته است با بکارگیری روابط و قوانین انرژی گرمایی را بیشتر شناخته و در نیروگاههای تولید برق،  کارخانه‌های فولاد سازی، نیروگاههای هسته‌ای، موتور هواپیمای غول پیکر و هزاران هزاران پدیده او را مهار ساخته و بکار گیرد.

 



 
دماسنج گازی(دوشنبه 87 بهمن 21 ساعت 12:59 عصر )

دماسنج گازی  
 


نگاه اجمالی
جنس ، ساختمان و ابعاد دماسنج در ادرات و موسسات مختلف سراسر دنیا که این دستگاه را بکار می‌برند، تفاوت دارد و به طبیعت گاز و گسترده دمایی که دماسنج برای آن در نظر گرفته شده است، بستگی دارد. در سالهای اخیر اصلاحات بزرگ زیادی در طرح دماسنجهای گازی صورت گرفته است.

دماسنج گازی ساده
در دماسنج گازی ساده شده با حجم ثابت ، مخزن جیوه‌ای طوری بالا و پایین برده می‌شود که سطح هلالی جیوه در سمت چپ همیشه با نقطه شاخص در تماس باشد. فشار حباب برابر با مجموع فشار ارتفاع
h و فشار اتمسفر است. گاز در حباب B (که معمولا از جنس پلاتین یا یکی از آلیاژهای آن است) توسط یک لوله موئین با ستون جیوه M ارتباط پیدا می‌کند، قرار دارد. حجم گازی را با تنظیم ارتفاع ستون جیوه M تا آنجا که سطح فوقانی جیوه نوک یک شاخص کوچک (به نام نقطه شاخص) را در فضای بالای M لمس کند، ثابت نگه می‌داریم. این فضا معروف به فضای مرده یا حجم مزاحم است.

ستون جیوه
M با بالا یا پائین بردن مخزن جیوه تنظیم می‌شود. اختلاف ارتفاع h بین دو ستون جیوه M و را یک بار هنگامی که حباب توسط سیستمی که می‌خواهیم دمای آن را اندازه بگیریم، احاطه شده است، اندازه می‌گیریم و بار دیگر وقتی که سیستم را آب در نقطه سه گانه احاطه کرده است.

خطای موجود در دماسنج گازی
گاز موجود در فضای مرده (و در هر حجم مزاحم دیگر) در دمایی متفاوت با دمای گاز داخل حباب است.

گاز داخل لوله موئین که حباب را به فشارسنج وصل می‌کند، دارای شیب دماست، یعنی دمای آن یکنواخت نیست.

حباب ، لوله موئین ، حجمهای مزاحم با تغییر دما و فشار @دستور تغییراتی می‌شوند.

اگر قطر لوله موئین با مسیر آزاد میانگین مولکولهای گاز قابل مقایسه باشد، یک شیب فشار در لوله موئین وجود خواهد داشت. (اثر @ثردمن)

مقداری گاز توسط دیواره‌ها ، حباب و لوله موئین برآشامیده می‌شود. هر قدر دما پائین‌تر باشد، برآشامی بیشتر است.

اثراتی وجود دارند که ناشی از دما و تراکم پذیری جیوه در فشارسنج هستند.

اصلاح دماسنج گازی
در سالهای اخیر ، اصلاحات بزرگ زیادی در طرح دماسنجهای گازی صورت گرفته است. دو تای این اصلاحات بطور طرح‌وار در شکل زیر نشان داده شده است. به جای گاز « دماسنجی » درون حباب که مستقیما با جیوه درون فشارسنج تماس دارد، دو حجم جداگانه گاز وجود دارند: گاز دماسنجی ، که تا یک دیافراگم ادامه دارد و به یک طرف آن فشار وارد می‌آورد و یک گاز فشارسنجی که در طرف دیگر دیافراگم قرار دارد و به فشارسنج مرتبط است.

دیافراگم خود یکی از صفحات خازنی است که صفحه دیگر آن در همان نزدیکی تثبیت شده است. اختلاف فشار در دو طرف دیافراگم باعث حرکت جزئی دیافراگم می‌شود. در فشار متعارفی جو ، اختلاف فشاری برابر یک قسمت در یک میلیون قابل آشکارسازی است. وقتی دیافراگم هیچ انحرافی را نشان ندهد، فشار گاز فشارسنجی برابر با فشار گاز دماسنجی است و قرائت فشارسنج ، فشار گاز داخل حباب را بدست می‌دهد.

اصلاح فشارسنج جیوه‌ای
یکی دیگر از اصلاحات در فشارسنج جیوه‌ای عبارت است از فضای گاز تعدیل کننده که حباب را احاطه می‌کند. گاز فشارسنجی تمام این فضا را پر می‌کند. در لحظه‌ای که فشارسنج قرائت می‌شود، هیچ نیروی خالصی که تمایل به تغییر ابعاد حباب داشته باشد، وجود ندارد و بنابراین نیاز به هیچ گونه تصحیحی برای به حساب آوردن تغییر حجم حباب با فشار نیست.

بزرگترین اصلاحات در فشارسنج جیوه‌ای انجام گرفته‌اند. با انتخاب لوله گشاد ، سطح هلالی جیوه در هر لوله خیلی تخت می‌شود. زیرا بر خلاف دستگاه قدیمی‌تری که در شکل قبل نشان داده شده است، فضای مرده بستگی به قطر لوله ندارد. محل هلال جیوه را با بکار گرفتن آن به عنوان یکی از صفحات خازن و تثبیت صفحه دیگر در نزدیک آن و اندازه گیری ظرفیت خازن توسط یک پل
ac ، تعیین می‌کنیم. قالبهای پیمانه‌ای برای اندازه گیری اختلاف ارتفاع دو ستون جیوه مورد استفاده قرار می‌گیرند. فشارها را می‌توان با دقت چند ده هزارم میلیمتر جیوه یا چند صدم پاسکال ، اندازه گیری کرد


 
ترموشیمی(دوشنبه 87 بهمن 21 ساعت 12:54 عصر )

ترموشیمی

انجام یک واکنش شیمیایی با تغییر انرژی همراه می‌باشد. واکنشی که هنگام سوختن گاز طبیعی و هوا صورت می‌گیرد، گرمای لازم برای پختن غذا روی اجاق گاز یا جوشیدن آب را فراهم می‌کند. در مقابل تشکیل گلوکز در فرایند فتوسنتز نیاز به جذب انرژی نورانی خورشید دارد.  

 

!دید کلی

 

انجام یک واکنش شیمیایی با تغییر انرژی همراه می‌باشد. واکنشی که هنگام سوختن گاز طبیعی و هوا صورت می‌گیرد، گرمای لازم برای پختن غذا روی اجاق گاز یا جوشیدن آب را فراهم می‌کند. در مقابل تشکیل گلوکز در فرایند فتوسنتز نیاز به جذب انرژی نورانی خورشید دارد. اکثر واکنشهای شیمیایی گرما تولید می‌کنند. در واکنشهای گرماده ، گرما از مخلوط واکنش به محیط اطراف جریان می‌یابد و اثر این جریان ، افزایش دمای محیط می‌باشد.

 

واکنشهایی که از محیط اطراف گرما جذب می‌کنند (گرماگیر) زیاد معمول نیستند. در این موارد می‌توان به ذوب شدن یخ اشاره کرد که در این واکنشها جهت جریان گرما ، از اطراف به مخلوط واکنش است. وقتی تکه یخی در لیوان آب داغی ذوب می‌شود، دمای آب را پایین می‌آورد.


واکنشهای شیمیایی از لحاظ ترموشیمی


مقدار گرمای تولید شده یا جذب شده ، در یک واکنش شیمیایی یا یک تغییر فاز را می‌توان با اندازه گیری دما در یک فرایند آدیاباتیک اندازه گیری کرد. از آنجا که اندازه‌گیری تغییرات بسیار کوچک دما امکان پذیر است، روش مطالعه ترمودینامیک واکنشهای شیمیایی و تغییرات فاز با اندازه گیری دما بسیار حساس است.

 

اگر انجام گرفتن واکنشی در یک سیستم ایزوله با افزایش دما همراه باشد، برای باز گردانیدن آن سیستم به دمای آغازین بایستی اجازه دهیم تا گرما به محیط اطراف منتقل گردد. چنین واکنشی را گرمازا می‌نامیم و گرما ( q ) برای آن منفی می‌باشد. اگر انجام گرفتن یک واکنش در سیتمی ایزوله با کاهش دما همراه باشد، باز گرداندن سیستم به دمای آغازین مستلزم وارد شدن گرما به سیستم است. این واکنشها گرماگیر نام دارند و گرما برای آنها مقدار مثبتی است.


رابطه تولید یا جذب گرما با واکنش شیمیایی


بطور کلی تغییر انرژی مشاهده شده در یک واکنش ناشی از اختلاف بین انرژی محصولات و مواد اولیه می‌باشد. اگر انرژی محصولات واکنش بیش از مواد اولیه باشد، برای انجام واکنش باید به سیستم انرژی دهیم. برعکس اگر انرژی محصولات واکنش کمتر از مواد اولیه باشد، مقداری انرژی به صورت گرما در اثر واکنش آزاد خواهدشد. اکثر واکنشهای انجام شده در آزمایشگاههای شیمی در فشار ثابت انجام می‌شوند ( فشار atm). جریان گرمای این واکنشها به محتوای گرمایی یا آنتالپی آنها بستگی دارد.

جریان گرمایی تمام واکنشهایی که مستقیما در فشار ثابت انجام می‌شوند دقیقا با اختلاف بین آنتالپی محصولات و مواد اولیه آنها برابر است.

 

واکنش H? = مواد اولیه H - محصولات Qp = H

 

که در این رابطه Qp جریان گرمایی واکنش در فشار ثابت و H محتوای گرمایی یا آنتالپی می‌باشد. البته برای درک رابطه بین تولید یا جذب گرما با واکنش شیمیایی ، از قانون اول ترمودینامیک استفاده می‌شود و دانستن نوع تغییر شیمیایی و اندازه آن ضروری می‌باشد.
H? در واکنشهای گرماده و گرماگیر
در واکنشهای گرماده آنتالپی همیشه کاهش می‌یابد (0>H?). یعنی سیستم واکنش با از دست دادن این آنتالپی ، منبعی برای پخش گرما به محیط اطراف فراهم می‌سازد. برعکس یک واکنش گرماگیر با افزایش آنتالپی همراه می‌باشد (یعنی H?بزرگتر از صفر است). در حقیقت گرمایی که سیستم جذب می‌کند، آنتالپی را بالا می‌برد.
حالتهای استاندارد در ترموشیمی
برای مشخص کردن حالت مواد واکنش دهنده و فراورده‌ها معمولا واکنشهایی مد نظر هستند که در آنها مواد واکنش دهنده از حالت استاندارد خود به فراورده‌هایی تبدیل می‌شوند که آنها هم در حالت استاندارد هستند. وقتی که اجسام در حالت استاندارد باشند، کمیات ترمودینامیکی را با بالاوند صفر نمایش می‌‌دهند.

 حالتهای استاندارد در ترمودینامیک شیمیایی به صورت زیر تعریف می شوند.

 

• حالت استاندارد یک جسم گازی خالص در دمای معین ، همان گاز ایده آل در فشار bar 1 است.
• حالت استاندارد یک مایع خالص در دمای معین ، مایع خالص در فشار bar 1 است.
• حالت استاندارد یک جسم بلوری خالص در دمای معین ، جسم بلوری خالص ، درفشار bar 1 می‌باشد.
• حالت استاندارد یک ماده محلول ، حالتی فرضی از آن ماده در محلول ایده آل ، مولالیته حالت استاندارد ( 1mol kg-1 ) درفشار bar 1 در هر دما می‌باشد.


قوانین ترموشیمی


1. "لاووازیه" و "لاپلاس" در سال 1870 نشان دادند که گرمای جذب شده در تجزیه یک جسم باید با گرمای آزاد شده در تشکیل آن در همان شرایط ، یکسان باشد. به این ترتیب اگر واکنشی را به صورت معکوس بنویسیم، علامت H?__ تغییر خواهد کرد.
2. در سال 1840 "هس" نشان داد که گرمای کلی یک واکنش شیمیایی در فشار ثابت ، بدون در نظر گرفتن حالتهای واسطه واکنش ، مقداری معین می‌باشد. این نکته ، بازتاب این واقعیت تجربی است که آنتالپی ، یک تابع حالت است و به مسیر طی نشده یا تعداد مراحل در مسیر ارتباطی ندارد و اگر واکنشی ، مجموعی از دو یا چند واکنش دیگر باشد، H? کل ، مجموع تغییرات آنتالپی واکنشهای دیگر است (قانون هس).
3. چون آنتالپی مستقیما با جرم متناسب است، H? نیز با مقدار ماده‌ای که ترکیب می‌شود یا در واکنشی تولید می‌شود، متناسب است.
4. از طریق قانون هس می‌توان جریان گرمای واکنشی را که محاسبه آن مستقیما از یک مرحله مشکل یا غیر ممکن است تعیین نمود.

 

گرمای تشکیل

 نمودار آنتالپی

نمودار آنتالپی


از آنجا که آنتالپیهای مطلق ناشناخته‌اند، به جای آنها از آنتالپی نسبت به یک حالت مرجع استفاده می‌شود که این حالت مرجع گرمای تشکیل یا آنتالپی تشکیل می‌باشد. آنتالپی مولی تشکیل یک ترکیب ( Hf? ) برابر است با تغییر H? آن در هنگام تشکیل یک مول از این ترکیب ، از عناصرش در حالت پایدار در دمای 25 درجه و فشار atm 1.

آنتالپی تشکیل یک عنصر در حالت استاندارد خود ، درهر دمایی صفر است. می‌توان H? هر واکنش را با گرمای تشکیل ترکیبات شرکت کننده ارتباط داد. H? هر واکنش برابراست با اختلاف مجموع گرماهای تشکیل محصولات و مجموع گرماهای تشکیل مواد اولیه. آنتالپی‌های تشکیل مواد را می‌توان از روشهای زیر بدست آورد.

 

1. روش گرما سنجی برای واکنشهای ذوب ، تصعید ، تبخیر ، انتقال و ... .
2. تغییر ثابتهای تعادل در اثر تغییر دما.
3. اندازه گیری انرژیهای تفکیک با روش طیف‌بینی.
4. محاسبه از طریق انرژیها و آنتروپی‌های گیبس


در کتابهای مرجع آنتالپی‌های تشکیل برای ترکیبات مختلف در دماهای گوناگون در جدولهای مختلفی در دسترس هستند.

 







بازدیدهای امروز: 3  بازدید

بازدیدهای دیروز:1  بازدید

مجموع بازدیدها: 5945  بازدید


» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «